دانلود پروژه مدیریت بهره وری فراگیر رشته مدیریت
- توضیحات
- دسته: سایر مطالب
- منتشر شده در 21 خرداد 1394
- نوشته شده توسط مدیر
- بازدید: 3184
فهرست مطالب:
مقدمه
فصل اول
مفهوم بهره وری
1-شاخصهای ارزیابی عملکرد سازمان ها
2-تعریف بهره وری
3-دید گاههای مختلف در باره بهره وری
4-برخی سو برداشتها درباره مفهوم بهره وری
5-سطوح بهره وری
6-بهره وری سبز
فصل دوم
ضرورت مدیریت فراگیر بهره وری
1-2-عوامل موثر بر وضعیت بنگاهها و سازمان ها
1-1-2-یکپارچگی و ارتباطات بیشتر در سطح جهان
2-1-2-سرعت بالای ارتباطات سطح جهانی
3-1-2-تناقض همکاری و رقابت پذیری
4-1-2-پیچیدگی و نا اطمینانی
5-1-2-تغییر در موازنه قدرتهای اقتصادی
6-1-2-تغییر صحنه بازار جهانی
1-6-1-2-بازیگران بین المللی
2-6-1-2-حق انتخاب بیشتر مشتریان
3-6-1-2-مقررات زدایی
4-6-1-2-کاهش طول عمر کالا
2-2-تغییر تاکیدها در دهه های 1970و1980
3-2-تغییر در کانون های مورد توجه مدیران
4-2-سازمان های ملی بهره وری در برخی از کشورها ی آسیایی
1-6-2-ژاپن
2-6-2-هندوستان
3-6-2-سنگاپور
7-2-بهره وری در ایران
فصل سوم
مفهوم و فلسفه مدیریت فراگیر بهره وری
1-3-چشم انداز بهره وری فراگیر
2-3-مرحله سنجش و اندازه گیری
3-3-مفهوم و تعریف کارکردی و عملیاتی مدیریت بهره وری فراگیر
4-3-خصوصیات منحصر به فرد مدیریت بهره وری فراگیر
5-3-استراتژی استفاده از نظام مدیریت بهره وری فراگیر
6-3-توان مدیریت جامع بهره وری فراگیر
7-3-تعریف مدیریت بهره وری فراگیر
8-3-مدیریت بهره وری فراگیر به مثابه سه پایه
9-3-مدیریت بهره وری فراگیر: اتحاد سه بعد رقابت پذیری
فصل چهارم
بهبود بهره وری
1-4-عوامل موثر بر بهره وری
الف-دیدگاه تکنیکی
ب-دیدگاه فرهنگی
عوامل موثر بر بهبود بهره وری
الف-عوامل موثر بر بهره وری نیروی کار
ب-شیوه انتخاب مدیران
پ-بهره وری و ثبات مدیریتی
ت-پیشرفت تکنولوژی و تحقیق و توسعه
2-4-راههای بهبود بهره وری
3-4-بهره وری و سیستمهای سازمانی
4-4-برنامه ریزی برای بهبود بهره وری
5-4-چهارده دستور العمل برای بهبود بهره وری
فصل پنجم
بهره وری نیروی انسانی
مقدمه:
تاريخ 200 ساله صنعت و ورود به عصر جديد عصر فرا صنعتي عصر اطلاعات عصر فرا ملي و ارتباطات نتيجه رشد و ارتقا بهره وري است كه نمونه هاي بارز آن استفاده بيشتر اتوماسيون و كاربرد رباتها در توليد در كنار سيستمهاي نوين مديريتي مي باشد. تنها در طول 15 سال اخير افزايش بهره وري در سطح جهان 45 برابر شده است مه اين افزايش معجزه آسا به طور عمده نتيجه بهبود در سيستمهاي مديريتي سازمانها و سياستهاي علمي تحقيقاتي و اقتصادي صحيح در كشور هاي پيشرفته صنعتي بوده است. بيگمان رشد اقتصادي جوامع در گرو نرخ رشد بهره وري آنان است. مطا لعات تجربي در كشور هاي پيشرفته صنعتي نشان داده كه اهميت بهره وري در نتيجه توسع سيستمهاي نرم افزار مديريتي بيش از مشاركت و افزايش كمي عوامل كار و سرمايه در جريان توليد بوده است. پايين بودن سطح بهره وري مه از ويژيگيهاي غالب كشور هاي كمتر توسعه يافته است ناشي از عوامل مختلف تاثير گذار بر بهره وري است كه تعدادي از اين عوامل خارج از كنترل اين جوامع و پاره اي قابل چاره جويي و كنترل است. دقيقا به همين دليل امروزه تمام كشورهاي جهان در پي بدست اوردن پيشرفتهايي در زمينه بهره وري هستند بدين معني كه بتوانند با مصرف منابع كمتر به مقدار تو ليد ملي بيشتر دست يابند زيرا ميان درآمد سرانه هر كشور و شاخص بهره وري رابطه اي مستقيم وجو دارد.
طي دو دهه اخير ضرورت ايجاد وگسترش بخش بهره وري و مديريت فراگير و جامع بهره وري در سازمانها از اهميت به سزايي برخوردار شده است. مديريت بهره وري فراگير بر اساس ذهنيت و برنامه اي استراتژيك، توجه صحيح به ارتقا انگيزه نيرو انساني، بهبود مهارتهاي آنان با بازآموزي و آتاهطينتبهخ آموزش و پرورش براي آنها، ايجاد زمينه مساعد براي بروز خلاقيت و استعدادها در سازمان، افزايش ميزان تحقيق و توسعه، استفاده از علم و دانش در اداره امور و بهبود كيفيت محصول در جهت برقراي نضامي براي اندازه گيري، ارزيابي، برنامه ريزي و بهبود بهره وري فراگير در سازمان است كه مدير مي تواند مشكلات و مساءل را تشخيص دهد و مساءل پيچيده سازمان را بر اساس اطلاعات لازم حل كند.
فصل اول :
مفهوم بهره وري
1- شاخصهاي ارزيابي عملكرد سازمانها
براي سنجش و ارزيابي عملكرد هر سازماني (اعم از سازندگان كالاها يا ارهه دهندگان خدمات) معیار ها و شاخصهای گونانگون و متفاوتی مورد استفاده قرار میگیرند. برخی از شاخصهایی که بیش از سایر معیارهای ارزیابی عملکرد رایجتر می باشند عبارتند از :
اثر بخشي، كارايي، نواوري، انعطاف پذيري و كيفيت زندگي كاري .
اثر بخشي با پاسخ به سوالا تي از اين قبيل معلوم مي شود كه: آيا براي رسيدن به هدفهاي سازمان فعاليت هاي درستي را انجام ميدهيم؟ آيا مشكلات سازمان را به درستي تشخيص داده ايم ، و در صدد رفع آنها بر آمده ايم؛ به طوري كه به هدفهاي سازمان در موعد مقرر دست يابيم؟ درجه دسترسي به هدفهاي از پيش تعين شده در هر سازمان، ميزان اثر بخشي را در هر سازمان نشان مي دهد.كارايي به اجراي درست كار در سازمان مربوط مي شود. يعني تصميماتي كه با هدف كاهش هزينه ها، افزايش مقدار توليد و بهبود كيفيت محصول اتخاذ مي شوند. كارايي نسبت بازدهي به بازدهي استاندارد است.نوآوري به ميزان تطابق محصولات توليدي و فرايندهاي توليدي يك سازمان در قبال تغييرات تقاضا و نياز هاي جديد مشتريان، تغييرات تكنولوژي و ساخت محصوالات جديد گفته مي شود. نو آوري به منظور برآورد نيازهاي جديد مشتريان يا ايجاد تقاضاي جديد و كسب سهم بيشتر در بازار در مقايسه با رقبا انجام مي پذيرد.قابليت انعطاف به ميزان توان سيستم توليدي هر سازمان در عكس العمل و تطابق با تغييرات مورد لزوم در نوع، تركيب و مقدار مخصول گفته مي شود.
كيفيت زندگي كاري به اين موضوع مربوط مي شود كه سازمان تا چه ميزان به بر قراري ايمني در محيط كار، امنيت شغلي در سازمان، پرورش استعداد كاركنان خود و بالا بردن مهارت هاي آنان از طرق گوناگون وبه عبارتي ديگر ايجاد رضايت شغلي آنان از محيط كار قادر مي باشد.
شاخص ديگري كه براي سنجش عملكرد ساز مان هاي انتفاعي مورد استفاده قرار ميگيرد، ميزان سودآوري در قبال سرمايه و فروش مي باشد در حالي عملكرد مديران سازمانهاي غير انتفاعي بر اساس مقدار وارزش توليداتشان در مقابل هزنيه هاي توليد شان سنجيده مي شود.
سود آوري تابعي از درامد ها و هزينه ها مي باشد. در آمدها به قيمت فروش و مقدار فروش محصئل بستگي دارد. در حالي كه هزينه ها تابعي از ارزش نهاده ها ومنابع به مار رفته در توليد محصول مي باشند. دو شاخص مهم و اساسي كه مديران براي اتخاذ تصميمات درست به آنها توجه مي كنند عبارتند از: بهره وري و كيفيت
بهره وري يعني اينكه سازمان در قبال مقدار معيني از محصول به چه نسبتي از منابع تو ليدي استفاده مي كند.كيفيت به درجه تطابق محصول توليد شده با نياز هاي مشتريان و طرح محصول گفته مي شود. تصميماتي كه مديران در استفاده از نهاده ها و در ارتباط با فرايند توليد ميگيرند بر ميزان بهره وري، درجه كيفيت و در نهايت مقدار سود سازمان تاثير مي گذارد.
2- تعريف بهره وري
بهبود بهره وري مو ضوعي بوده كه از ابتداي تاريخ بشر و در كليه نظا مهاي اقتصادي و ساسي مطرح بوده است. اما تحقيق در بلره چگونگي افزايش بهر ه وري به طور سيستماتيك و در چار چوب مباحث علمي تخيلي از حدود 230 سال پيش به اين طرف به طور جدي مورد توجه انديشمندان قرار گرفته است.واژه بهره وري براي نخستين بار به وسيله فرانسوا كنه رياضيدان و اقتصادان طرفدار مكتب فيزيوكراسي به كار برده شد. كنه با طرح جدول اقتصادي اقتدار هر دو.لتي را منوط به افزايش بهره وري در بخش كشاورزي مي داند.
در سال 1883 فرانسوي ديگري به نام ليتره بهره وري را دانش و فن توليد تعريف كرد. با شروع دوره نهضت مديريت علمي در اوايل سالهاي 1900 فردريك وينسو تيلور و فرانك گيلبرت به منظور افزايش كارايي كارگران در باره تقسيك كار، بهبود روشها و تعيين زمان استاندارد مطا لعاتي را انجام دادند. كارايي به عنوان نسبتي از زمان واقعي انجام كار به زمان استاندارد از پيش تعيين شده تعريف شد. در سال 1950 سازمان همكاري اقتصادي اروپا به طور رسمي بهر ه وري را چنين تعريف كرد بهره وري حاصل كسري است كه از تقسيم مقدار يا ارزش محصول بر مقدار يا ارزش يكي از عوامل توليد بدست مي آيد. بدين لحاظ مي توان از بهره وري سرمايه، مواد اوليه و نيروي كار صحبت كرد.در اطلا عيه تشكيل مركز بهره وري ژاپن در سال 1955 در ارتباط با اهداف ناشي از بهبود بهره وري چنين بيان شده است:
حداكثر استفاده از منابع فيزيكي ، نيروي انساني وساير عوامل به روشهاي علمي به طوري كه بهبود بهره وري به كاهش هزينه هاي توليد، گسترش بازار ها افزايش اشتغال و بالا رفتن سطح زندگي همه آحاد ملت، منجر شود. از ديد مركز بهره وري ژاپن بهره وري يك اولويت و انتخاب ملي است كه منجر به افزايش رفاه اجتماعي و كاهش فقر مي گردد. مركز بهره وري ژاپن از زمان تاسيس در سال 1955 نهضت ملي افزايش بهره وري در اين كشور را تحت سه اصل رهنمون ساز به جلو هدايت نموده كه عبارتند از :افزايش اشتغال، همكاري بين نيروي كار و مديريت و توزيع عادلانه و برابر ثمره هاي بهبود بهره وري در ميان مديريت، نيروي كار و مصرف كنندگان.در سال هاي 1974 و اواخر 1984 سومانث سه تعريف اساسي را در باره بهره وري در ارتباط با سازمانها يا شركتها به شرح زير ارئه داد: بهره وري جزئي : نسبت ارزش و مقدار محصول به يك طبقه از نهاده را گويند. بهره وري كلي عوامل توليد : نسبت خالص محصول بر مجموع نهاده هاي نيروي كار وسرمايه. معمولا به جاي خالص محصول ارزش افزوده و در مخرج كسر مجموع ارزشهاي نيروي كار و سرمايه را قرار مي دهند. اين معيار براي برخي از كالا هاي مصرفي نظير تلويزيون ويدئو و كامپيوتر كه 65 هزيه توليد آنها را مواد مصرفي تشكيل مي دهد معيار مناسبي نمي باشد.
بهره وري كلي: نسبت كل ارزش محصول توليد شده به مجموع ارزش كليه نهاده هاي مصروفي است. اين شاخص تاثير مشترك و همزمان همه نهاده ها و منابع در ارتباط با ارزش محصول بدست آمده را اندازه گيري مي كند.بهره وري چند عامل: در اين شاخص بجاي همه عوامل در مخرج كسر، ارزش تنها چند عامل از كليه عوامل توليد را قرار مي دهند.شاخص بهره وري جامع كل: عبارتست از حاصلضرب شاخص بهره وري كل در شاخض عوامل غير قابل لمس. اين شاخص پيچيده ترين معيار بهره وري است كه مفهوم بهره وري را نسبت به آنچه رايج و متداول است وسعت مي بخشد و عوامل كيفي متناسب با نيازهاي مصرف كننده يا مرتبط با ديدگاه شركت از كيفيت محصول ، كيفيت فرايند تا زمانبندي توليد و سهم شركت را نيز در بر ميگيرد.
. اين شاخص پيچيده ترين معيار بهره وري است كه مفهوم بهره وري را نسبت به آنچه رايج و متداول است وسعت مي بخشد و عوامل كيفي متناسب با نيازهاي مصرف كننده يا مرتبط با ديدگاه شركت از كيفيت محصول ، كيفيت فرايند تا زمانبندي توليد و سهم شركت را نيز در بر ميگيرد.تحقيقات نشان مي دهد كه حدود 80 درصد شاخص هايي كه به عنوان شاخص بهره وري براي ارزيابي عملكرد شركت خود به كار مي برند،غير استاندارد بوده وبه هيچيك از چهار شاخص بهره وري فوق ارتباط ندارد.
3- ديدگاههاي مختلف در باره بهره وري
الف- تعريف بهره وري از ديدگاه سيستمي
بهره وري از ديدگاه سيتمي طبيعت پيچيده تري داشته و در كل سيستم مطرح مي گردد.
بهره وري عبارت است از نسبت بين مجموعه خروجيهاي يك سيستم به ورودي يهاي آن.
اين تعريف در سيتمهاي مختلف اجتماعي فرهنگي و صنعتي كاربرد دارد.
ب- بهره وري از ديدگاه ژاپني
بهره وري در ژاپن موضوعي ملي و فراگير است و به عنوان يك رويكرد تاريخي،استراتژي بهبود بهره وري در كنار كنترل كيفيت جامع TQCو مديريت كيفيت جامع TQM مطرح ميگردد.
به عقيده پروفسور ساساكي استاد دانشگاه سوكاهاي ژاپن در رشته مديريت سيستمها ،بدون توجه به بهبود كيفيت و كاهش ضايعات بهره وري نمي تواند افزايش يابد.
توان رقابت پذيري در بازار را با توجه به مسئله ارتقاي كيفيت مي توان بال برد. لذا كاهش ضايعات در فرمول بهره وري وارد مي گردد.
لذا از ديدگاه ژاپني ها براي افزايش بهره وري بايد به كيفيت نيروي كار، مديريت و ساختر عوامل ديگر توليد كه تشكيل دهنده قيمت تمام شده هستند توجه گردد كه اين رويكرد ها به رويكرد تاريخي كايزن و كنترل كيفيت جامع مي انجامد.
ج- رو يكرد اقتصادي بهره وري
از نظر اقتصادي مقدار محصول يا خروجي، تابع عوامل سرمايه و نيروي كار فرض مي گردد.لذا افزايش مهارت نيروي كار و يا تغييرات تكنولوژي و يا افزايش مهارت يه همراه بهبود تكنولوژي مي تواند موجب افزايش مقدار توليد و حركت تابع توليد به سمت بالاتر و از آنجا موجب افزايش بهره وري شود. به طور كلي امروزه بهره وري نگرشي اقتصادي،فني و فرهنگي نسبه به توليد است كه در آن انسان فعاليتهاي خود را هوشمندانه و خردمندانه انجام مي دهد تا بهترين نتيجه را با كمترين هزينه و در مدت زمان كمتر بدست آورد. گرچه بهره وري را بصورت كلاسيك بيشتر در امور اقتصادي تعريف كرده اند ولي مي توان مفهوم بهره وري را در همه امور زندگي روزمره تا چرخه عظيم صنعت در نظر گرفت.
4-برخي سو برداشتها در باره مفهوم بهره وري
در باره مفهوم بهر وري گاهي اوقات تعابير اشتباهاي مي شود. در ذيل به اختصار برخي از اين سو برداشتها را ذكر خواهيم كرد:
الف-افزايش توليد ضرورتا به معناي بهبود بهره وري نيست محصول عبارت است از ستانده اي كه در نتيجه تركيب عوامل توليد و استفاده از آنها حاصل مي شود. توليد به معناي فرايند تبديل منابع به محصولات است. معمولا بر حسب مقدار يا تعداد برونداد در واحد زمان تعريف مي گردد. در حاليكه بهره وري كسري است كه نسبت محصولات توليدي را به نها ده هاي مصرفي نشان مي دهد. ستانده يا برونداد را مي توان به صورت واحد يا حجم يا ارزش و درونداد را مي توان بر حسب نقدار يا تعداد يا ارزش پولي آنها اندازه گيري كرد.
ب-بهبود كارايي، ارتقا بهره وري را تضمين نمي كند. افراد غالبا فكر مي كنند كه اگر كارايي بهبود يابد،بهره وري بيشتر خواهد شد. كارايي شرط لازم بهره وري است اما شرط كافي نيست . در واقع براي بهره ور بودن هم اثر بخشي و هم كارايي لازم است. كارايي نسبت محصول واقعي توليد شده به محصول مورد انظار است در حالي كه اثر بخشي درجه تحقق هدفه در سازمان مي باشد.
پ- بهره وري فقط مختص بخش صنعت نيست بهره وري در همه بخشهاي اقتصادي اعم از صنعت ، خدمات و كشاورزي مطرح است. امروزه با پيشرفت اطلاعات و تكنولوژي كامپيوتر، ميزان متوسط بهره وري در بخش خدمات به سرعت رشد يافته است. افزايش بهره وري در سازمان هاي خدماتي يكي از مشخصه هاي جوامع پيشرفته امروزي است.
5- سطوح بهره وري
بهرهخ وري داراي سطح مختلف است. فراگيري بهره وري از سطح فرد تا سطح جهان مطرح شده است. كه به شرح هر يك خواهيم پرداخت:
الف- بهره وري فردي
منظور از بهره وري فردي ، استفاده بهينه از مجموعه استعداد ها و توانا ئيهاي بالقوه فرد در مسير پيشرفت زندگي خود مي باشد. از ديد منافع سازماني ارتقا بهره وري در افراد، بهبود بهره وري سازمان را خوهد داشت. آموزش يادگيري و رشد نيروي انساني در سازمان و مشاركت افراد در اداره سازمان علاوه بر بهبود بهره وري فرد،موجب افزايش بهره وري سازمان خواهد شد.
ب- بهره وري در خانه
ارتقا بهره وري در خانه موجب پايين آمدن ضايعات، از بين رفتن اسراف و كيفيت زندگي بهتر در استفاده از مواهب زندگي مي شود.
پ-بهره وري در سازمان
بهبود بهره وري در سازمان نتيجه استفاذه بهينه وموثر و كارامد از منابع ، تقليل ضايعت، كاهش قيمت تما شده ، بهبود كيفيت ارتقا رضايت مشتريا، دلپذيري در محيط كار و افزايش انگيزه و عاقه كاركنان به كار بهتر بوده كه نهايتا موجب رشد و توسعه سازمان را به دنبال خواد داشت. به اين گونه سازمان ها ، اصطلا حا سازمان هاي يادگيرند ه گويند.
ت-بهره وري در سطح ملي
افزايش بهره وري تنها راه توسه اقتصادي كشور ها مي باشد كه موجب ارتقا سطح رفاه زندگي يك ملت ميگردد. تحولا معجزه اساي رشد وتوسعه اقتصادي در كوتاه مدت در برخي از كشورها منجمله ژاپن،آلمان،چين و تعدادي از كشور هاي شرق آسيا نتيجه افزايش بهره وري و استفاده بهينه ، كارا و اثر بخش آنها از منابع فيزيكي و انساني كشورها يشان بوده است.
6- بهره وري سبز
بهره وري سبز نتيجه برنامه توليد پاكيزه تر در دستور كار بخشهاي توليدي قرار گرفته است. بهره وري سبز به عنوان يك هدف داراي آثار گوناگون در توسعه پايدار است. به طوري كه مفاعيم محيط زيست را با احيا و حفض منابع طبيعي در امور فني، اقتصادي و استراتژيك بهره وري، پيوند مي دهد.تلفيق بهره وري با حفظ محيط زيست منجر به مفهوم فراگير بودن بهره وري سبز مي گردد.
دانلود مقاله ارزش مديريت استراتژيك - رشته مدیدریت
- توضیحات
- دسته: سایر مطالب
- منتشر شده در 21 خرداد 1394
- نوشته شده توسط مدیر
- بازدید: 3373
فهرست مطالب :
مقدمه
ابعاد تصميمات استراتژيك
رسميت درمديريت استراتژيك
انواع ساختارهاي مديريت استراتژيك
ويژگيهاي تصميمات مديريت استراتژيك
جريان تعامل و تكرار فرآيند استراتژيك
مزاياي مديريت استراتژيك
خطرهاي مديريت استراتژيك
اهميت استراتژي و فوايد آن براي موسسه
تعريف و هدف مديريت استراتژيك
ويژگيهاي مديريت استراتژيك
استراتژي هاي جهاني و چند ماهيتي
تعريف مديريت استراتژيك
مزاياي مديريت استراتژيك
تطبيق دادن ساختار با استراتژي
رابطه بين ساختار و استراتژي از نظر چاندار
ساختار مبتني بر واحد تجاري استراتژيك
مقدمه
جاذبه هر رويكرد مديريتي، انتظار رهنمون شدن به سود بيشتر براي مؤسسه است. اين، به ويژه درباره نظام مديريت استراتژي با تأثير عمدهاي كه بر تدوين و اجراي برنامهها دارد، صادق است.مجموعهاي از مطالعات انجام شده درباره سازمانهاي كسب و كار ، تأثير فرآيندهاي مديريت استراتژيك را بر نتيجه نهايي اندازهگيري كردهاند. يكي از نخستين مطالعات عمده توسط آنسوف و همكاران در سال 1970 اجرا گرديد.در بررسي 93 مؤسسه توليدي آمريكايي، پژوهشگران دريافتند كه برنامه ريزان رسمي كه از رويكرد مديريت استراتژيك استفاده ميكردهاند، بر حسب معيارهاي مالي كه فروش، داراييها، قيمت فروش، درآمد هر سهم و رشد درآمد را اندازه ميگرفت، نسبت به مؤسسات بدون برنامهريزي، موفقيت بيشتري كسب نموده بودند. برنامهريزان همچنين در پيشبيني نتيجه فعاليتهاي عمده استراتژيك دقت بيشتري داشتند.دومين پژوهش پيشاهنگ توسط تيون و هاوس در سال 1970 چاپ شد كه 36 مؤسسه در شش صنعت مختلف را مطالعه كرده بودند. انها دريافتند كه برنامهريزان رسمي در صنايع نفت، غذايي، دارويي،فولاد، شيميايي و ماشينآلات بطور قابل ملاحظهاي از مؤسسات بدون برنامه در همان صنايع پيشي گرفته بودند. به علاوه، برنامهريزان، عملكرد خودشان را به ميزان معتنابهي بعد از پيادهكردن فرآيند رسمي در مقايسه با عملكرد مالي در سالهاي بدون برنامهريزي، بالا برده بودند.
بعداً ( 1972) هارولد از تكرار بخشي از پژوهش تيون و هاوس درباره شركتهاي دارويي و شيميايي گزارش داد. يافتههاي او مطالعه پيشين را تأييد كرد و در واقع نشان داد كه تفاوت ميان عملكرد مالي مؤسسات با برنامهريزي مؤسسات بدون برنامهريزي در طول زمان افزايش يافته بود.در 1974 فولمر و رو ، مطالعهاي از تجربه مديريت استراتژيك 386 شركت طي 2 سال منتشر كردند. نويسندگان دريافتند كه مؤسسات توليدكننده كالاهاي بادوام، با مديريت استراتژيك از مؤسسات بدون مديريت استراتژيك از مؤسسات بدون مديريت استراتژيك مؤفقتر بودند. مطالعه شركتهاي توليدكننده كالاهاي مصرفي و خدمات را شامل نميشدـ احتمالاً به اين دليل كه پژوهشگران، فكر ميكردند كه مديريتي استراتژيك در اين موسسات پديده جديدي است و نتيجه آن كاملاً روشن نشده است.
در 1974 شوفلر و همكاران نتيجه مطالعهاي طراحي شده براي اندازهگيري تأثير مطالعات بازار بر سود را منتشر ساختند. اين پروژ اثرات برنامهريزي استراتژيك را بازده سرمايه در برميگرفت. پژوهش به اين نتيجه ميرسد كه بازده سرمايه بيش از اينكه تحت تأثير سهم بازار، تراكم سرمايه وتنوع فعاليت بود. پروژه كامل كه 37 متغير عملكرد را شامل ميشد، نشان داد كه تا 80 درصد پيشرفت ممكن در سودآوري مؤسسه از طريق تغيير در جهت استراتژيك شركت حاصل شده بود.
مطالعه ديگري درباره تأثير گسترده توسط كارگر و ماليك در 1975 گزارش شد. پژوهش ايشان كه 90 شركت آمريكايي را در پنج صنعت در برميگرفت، نشان داد كه عملكرد شركتهايي كه از برنامهريزي استراتژيك بلندمدت استفاده ميكردند برحسب معيارهاي معمول مالي به ميزان قابل توجهي بهتر از شركتهايي بود كه برنامهريزي رسمي داشتند.
سرانجام در حالي كه بيشتر مطالعات، مديريت استراتژيك را در شركتهاي بزرگ آزمون كردند، گزارشي در سال 1982 نشان داد كه برنامهريزي استراتژيك تأثير مطلوبي عملكرد كسب و كارهاي كوچك داشته است. رابينسون پس از مطالعه 101 مؤسسه چك خردهفروشي خدماتي و توليدي ظرف مدت 3 سال ، دريافت شركتهايي كه از برنامهريزي استراتژيك استفاده ميكردند، بهبود قابل توجهي از نظر فروش، سودآوري بهرهوري نسبت به مؤسساتي كه فعاليت سيستماتيك برنامهريزي نداشتند به دست آورده بودند. الگوي كلي نتيجههاي حاصل از هفت مطالعه،ارزش مديريت استراتژيك را بر اساس معيارهاي مختلف مالي به روشني نشان ميدهد. بر پايه شواهدي كه در دست است،سازمانهايي كه رويكرد مديريت استراتژيك را به كار ميبرند، بطور منطقي و جدي انتظار دارند كه سيستم جديد، عملكرد مالي آنها را بهبود بخشد.
تعريف، مديريت استراتژيك عبارت است از: مجموعه تصميمات و فعاليتهاي موجه صورتبندي واجراي استراتژي طراحي شده براي دستيابي به هدفهاي سازمان.
اين كار شامل توجه به نه حوزه پراهميت است كه شامل:
1ـ تعيين رسالت شركت
2ـ تجزيه وتحليل شركت
3ـ ارزيابي محيط خارجي شركت
4ـ تجزيه وتحليل گزينههاي ممكن در برابر نهادن وضعيت شركت
5ـ تشخيص گزينه دلخواه
6ـ انتخاب استراتژيك مجموعه هدفهاي بلندمدت و استراتژيهاي اصلي لازم براي گزينه دلخواه
7ـ تدوين هدفهاي ساليانه
8ـ اجراي تصميمات انتخاب استراتژيك بر ااس تخصيص منابع بودجه شده با تعيين هماهنگي ميان فعاليتها
9ـ بررسي و ارزيابي موقعيت فرايند استراتژيك
ابعاد تصميمات استراتژيك:
كداميك از تصميمات كسب و كار موسسه استراتژيك است . لذا سزاوار توجه مديريت استراتژيك؟ مسائل استراتژيك معمولاً شش بعد قابل تشخيص دارند: مسائل استراتژيك به تصميمات مديريت مالي نياز دارد. تصميمات استراتژيك در آن واحد با چندبخش از عمليات مؤسسه سروكار دارند بنابراين دخالت مديران مالي در تصميمگيري ضروري است. تنها در اين سطح چشمانداز درك و پيشبيني اثرات گسترده و پيامدهاي آن و قدرت تصويب تخصيص منابع لازم براي اجرا وجود دارد.
ماهيت و ارزش مديريت استراتژيك
پيچيدگي و ظرافت تصميمگيري دركسب وكار، مديريت استراتژيك را ضروري ميسازد. مديريت فعاليتهاي متنوع و چند بعدي دروني، تنها بخشي از مسئوليتهاي مدرن مديران است. محيط بلافصل بروني مؤسسه مجموعه بعدي عوامل چالش انگيز را فرامياورد. اين محيط ، رقبا را هروقت كه سود امكانپذير به نظرآيد، تأمينكنندگان منابعي كه روز به روزكميابتر ميشوند، سازمانهاي دولتي كه بر تبعيت از مقرراتي فزاينده نظارت ميكنند و مشترياني كه خواستههاي غالباً نامعقولشان بايد پيشبيني شود را در برميگيرد. محيط بروني دور نيز بر جو عمومي ولي با نفوذي كه مؤسسه در آن قرار دارد تأثير ميگذارد اين محيط شرايط اقتصادي، تغييرات اجتماعي، رجحانهاي سياسي و پيشرفتهاي فني را دربرميگيرد كه همه را بايد پيشبيني، نظارت و ارزيابي كرد و در تصميمگيري سطح بالا دخالت داد. با اين وجود اين تأثيرها غالباً پائينتر از چهارمين عامل عمده در تصميمگيري مديريت عالي قرار ميگيرند، كه عبارت است از، هدفهاي متعدد و غالباً ناپايدار صاحبان منافع مؤسسه: سهامداران، مديران عالي،كاركنان، اجتماعات، مشتريان و كشور.
به منظور برخورد اثربخش با همه عواملي كه بر توانايي شركت در رشد سودآور ان تأثير دارند، مديران فزايندههاي مديريت استراتژيك را به گونهاي طراحي ميكنند كه به نظرشان وضعيت بهينه مؤسسه را در محيط رقابتياش تسهيل مينمايد. چنيني استقراري به اين لحاظ امكانپذير است كه فرايندهاي استراتژيك برآورد دقيقتري از تغييرات محيطي فراهم ميكنند و براي واكنش نسبت به فشارهاي داخلي يا رقابتي آمادگي بيشتري پديد مياورند.
از پايان جنگ دوم جهاني به اين سوي، فرايندهاي مديريتي با دامنه وسيع ومقياسي بزرگ، بويژه به عنوان عكس العمل بزرگ شدن اندازه و تعداد مؤسسات رقيب، توسعه دخالت دولت به عنوان يك خريدار، فروشنده ، ناظم و رقيب در بازار آزاد و درگيرشدن بيشتر كسب وكار در بازرگاني بينالمللي به شدت پيچيده شدهاند. ميتوان گفت كه عمدهترين پيشرفت فرايندهاي مديريت در دهه 1970 روي داد. «برنامهريزي بلندمدت»، «مديريت موسسات جديد»،«طرح ريزي. برنامهريزي، بودجهبندي» و «سياست بازرگاني»، با تأكيد بيشتر بر پيش بيني محيط وملاحظات دروني و بروني در تدوين واجراي برنامهها در هم تنيده شد. اين رويكرد فراگير به عنوان مديريت استراتژيك يا برنامهريزي استراتژيك شناخته ميشود.
ادامه مطلب: دانلود مقاله ارزش مديريت استراتژيك - رشته مدیدریت
دانلود مقاله حسابداري اموال و ماشين آلات - رشته حسابداری
- توضیحات
- دسته: سایر مطالب
- منتشر شده در 21 خرداد 1394
- نوشته شده توسط مدیر
- بازدید: 2968
فهرست مطالب:
مقدمه
مخارج جاري و سرمايه اي
زمين
تاسيسات و مستحدثات زمين
ساختمان
ماشين آلات و تجهيزات
تاسيسات در مورد اجاره
ظروف
ابزار آلات
بخش دوم
طرق تحصيل اموال، ماشين آلات و تجهيزات
تحصيل دارايي بطور نقد
تحصيل دارايي بطور نسيه
تحصيل دارايي از طريق صدور سهام
تحصيل گروهي از داراييها بطور يكجا
تحصل دارايي از طريق توليد يا احداث
تحصيل دارايي بطور رايگان
تحصيل دارايي از طريق معاوضه
حسابداري معاوضه داراييهاي مشابه.
بخش سوم
مخارج بعد از تحصيل اموال، ماشين آلات و تجهيزات
تعويض و نوسازي
گسترش و الحاق
مخارج جابجايي و نصب مجدد
تعمير و نگهداري
تعميرات اساسي
خلاصه
بخش چهارم
واگذاري و كنارگذاري اموال، ماشين آلات و تجهيزات
فروش اموال، ماشين آلات و تجهيزات
كنارگذاي اموال، ماشين آلات و تجهيزات
عدم استفاده موقت از اموال، ماشين آلات و تجهيزات
اهداي اموال، ماشين آلات و تجهيزات
معاوضه اموال، ماشين آلات و تجهيزات
كنار گذاشتن قهري يا اجبراي اموال، ماشين آلات و تجهيزات
خلاصه و جمع بندي
بخش پنجم
نحوه انعكاس اموال، ماشين آلات و تجهيزات در صورتهاي مالي
بخش ششم
كنترلهاي داخلي در مورد اموال، ماشين آلات و تجهيزات
هدف از استقرار سيستم كنترل داخلي
كارت اموال
مقدمه:
داراييهايي كه در روال عادي عمليات تجاري به كار مي رود و تا سالهاي متمادي خدماتي را فراهم مي كند در حسابداري به دو گروه عمده زير طبقه بندي مي شود:
داراييها عملياتي مشهود (Tangible Operation Assets) . اين گروه از داراييها اقلامي نظير: زمين ساختمان، ماشين آلات و انواع تجهيزات را در بر مي گيرد و معمولاً تحت عنوان «داراييهاي ثابت» «اموال، ماشين آلات و تجهيزات» يا «زمين و داراييهاي مشهود استهلاك پذير» در ترازنامه طبقه بندي مي شود. از آنجا كه اصطلاح «اموال، ماشين آلات و تجهيزات» ماهيت اين گروه از داراييها را بهتر ارائه مي كند اين عنوان در سالهاي اخير بيشتر به كار مي رود. داراييهاي عملياتي مشهود داراي ويژگيهاي عمده زير است:
در عمليات بطور موثر مورد استفاده قرار مي گيرد. داراييهايي كه در عمليات واحد تجاري كاربرد ندارد، يا انتظار مي رود طي مدت زماني معقول به كار گرفته نشود تحت عنوان «ساير داراييها» در ترازنامه طبقه بندي مي شود.
به قصد سرمايه گذاري يا فروش مجدد خريداري نشده است. داراييهايي كه به قصد سرمايه گذاري يا فروش تحصيل شده است جداگانه و بنا به مورد، تحت عنوان «سرمايه گذاريها» يا «موجودي جنسي» در ترازنامه طبقه بندي مي شود. براي مثال، وسايط نقليه كه در نمايشگاههاي اتومبيل براي فروش نگهداري مي شود جزو موجودي جنسي به حساب مي آيد. اما اگر اين وسايط نقليه را موسسه ديگري بخرد و در روال عادي عمليات به كاربرد جزو اموال، ماشين آلات و تجهيزات طبقه بندي مي شود.
دراراي منافع اقتصادي آتي است. داشتن منافع آتي مشخصه اصلي تمام داراييهاست. هر يك از اقلام كه اين ويژگي را نداشته باشد دارايي به شمار نمي آيد.
داراي موجوديت عيني است. داراييهايي كه وجود خارجي ندارند تحت عنوان داراييهاي نامشهود در ترازنامه طبقه بندي مي شود.
داراييهاي عملياتي مشهود به سه گروه فرعي زير طبقه بندي مي شود:
دراييهاي استهلاك پذير. نظير ساختمان و ماشين آلات كه داراي عمر اقتصادي محدود است و سرمايه گذاري در آنها از طريق فرايند استهلاك به خدمات يا داراييهاي توليد شده تخصيص مي يابد و بابه هزينه هاي دوره منظور مي شود.
داراييهاي استهلاك ناپذير. نظير زمين كه معمولاً عمر اقتصادي نامحدود دارد بر خلاف ساير اموال در نتيجه استفاده يا گذشت زمان تحليل يا از بين نميرود.
داراييهاي نقصان پذير. نظير جنگلها، معادن و ساير منافع و ذخاير طبيعي كه بر اثر استخراجح و بهره برداري تحليل مي رود و به موجودي مواد يا كالا تبديل مي شود. اين گونه داراييها معمولاً در گروه جداگانه اي تحت عنوان «منابع و ذخاير طبيعي» در ترازنامه طبقه بندي مي شود.
داراييهاي عملياتي نامشهود (Intangible Operational Assets). اين گروه از داراييها موجوديت عيني ندارند و تحت عنوان داراييهاي نامشهود در ترازنامه طبقه بندي مي شوند. مانند حقوق طبع، اختراع و امتياز.
داراييها نامشهود داراي ويژگيهاي عمده زير است:
در عمليات بطور موثر به كار مي رود.
براي سرمايه گذاري يا فروش مجدد خريداري نشده است.
داراي منافع آتي است اما موجوديت عيني ندارد.
بخش اول
تعيين بهاي تمام شده اموال ماشين آلات و تجهيزات
بهاي تمام شده اموال، ماشين آلات و تجهيزات
حسابداري اموال، ماشين آلات و تجهيزات بر مبناي بهاي تمام شده تاريخي انجام مي گيرد. بهاي تمام شده تاريخي بر اساس قيمت خريد نقدي كه معرف ارزش متعارف دارايي در تاريخ تحصيل است تعيين مي شود و تمام مخارج ضروري و عادي كه صرف مي گردد تا دارايي در وضعيت و موقعيت لازم براي استفاده مورد نظر قرار گيرد به بهاي تمام شده اضافه مي شود. در مواردي كه قيمت خريد نقدي داراي مشخص نباشد دارايي تحصيل شده به ارزش متعارف دارايي واگذار شده ثبت مي شود. اگر ارزش متعارف دارايي تمام مخارج مربوط به تحصيل دارايي سرمايه اي به حساب نمي آيد به عنوان مثال اقلام زير نبايد جزو بهاي تمام شده دارايي به حساب آيد:
1 – تخفيفات نقدي حتي اگر خريدار از آن استفاده نكرده باشد بايد از قميت خريدار از آن استفاده نكرده باشد بايد از قيمت خريد دارايي كم شود، زيرا اصلي كلي اين است كه داراييها نبايد به مبلغي بيش از قيمت خريد نقدي در حسابها ثبت گردد.
2 – مخارج غير عادي كه در ارتباط با تحصيل دارايي پرداخت مي شود. زيرا جزو مخارج ضروري براي تحصيل نيست. مانند مخارج اضافي كه به علت اشتباه در نصب ماشين آلات انجام مي گيرد.
3 – بهره و كارمزد بدهيهايي كه بر اثر خريد دارايي واقع مي شود. زيرا هزينه بهره بعد از استفاده مورد نظر از دارايي تحقق مي يابد.
4 - مخارج آموزش كاركنان كه براي فراگيري طرز كار ماشين آلات پرداخت مي شود. زيرا آموزش كاركنان، ارزش ماشين آلا را افزايش نمي دهد.
5 – هزينه ماليات و بيمه كه بعد از تحصيل دارايي هر ساله پرداخت مي شود. زيرا براي حفظ دارايي در وضعيت عادي عملياتي انجام مي گيرد.
اموال و ماشين آلات و تجهيزات بر اساس بهاي تمام شده يا ارزش تاريخي اندازه گيري و ثبت مي شود زيرا:
بهاي تمام شده معرف ارزش متعارف دارايي در تاريخ تحصيل است.
بهاي تمام شده بر پايه معامله فرض تعيين نشده، بنابراين واقعي و قابل رسيدگي است.
سود يا زيان بايد در تاريخ فروش دارايي شناسايي شود و نمي تواند مبتني بر فرض و پيش بيني باشد.
با اين حال استانداردهاي حسابداري برخي از كشورها و استانداردهاي بين المللي حسابداري تجديد ارزيابي اموال، ماشين آلات و تجهيزات را تحت شرايط معيني مجاز شناخته است.
ادامه مطلب: دانلود مقاله حسابداري اموال و ماشين آلات - رشته حسابداری
بررسی پایانی و روانی عملکرد نظام ارزیابی عملکرد نیروی انسانی
- توضیحات
- دسته: سایر مطالب
- منتشر شده در 21 خرداد 1394
- نوشته شده توسط مدیر
- بازدید: 3094
فصل اول
1-1- بيان مسأله: سازمانها براي هدايت فعاليتهاي خود در مسير نيل به اهداف تعيين شده، به برنامه ريزي مي پردازند در اين مسير همواره ممكن است موانع و محدوديتهائي بروز كند و سيستم سازماني را منحرف سازد هر يك از اين موانع ممكن است عاملي براي انحراف يا متوقف ساختن حركت سازمان گردد. بنابراين همواره بايد از يك ساز و كار اصلاح كننده يا خرده سيستم كنترل، براي حفظ عملكرد سازمان در جريان دستيابي به اهداف تعيين شده استفاده شود. كنترل يكي از وظايف حايز اهميت مديران است كه ضمن ارتباط با ساير وظايف آنها، عاملي مؤثر در تحقق اهداف و برنامه هاي سازمان تلقي ميشود. هنگامي كه برنامه ريزان به پيش بيني وضعيت آينده مي پردازند بايد ساز و كارهايي را براي تصحيح خطاهاي احتمالي برنامه در نظر بگيرند مفاهيم «برنامه ريزي» و «كنترل» معمولاً در كنار هم مطرح مي شوند زيرا مديران در فراگرد كنترل، وضع موجود (عملكرد) را با وضع مطلوب (برنامه) مقايسه مي كنند و بر اساس اين مقايسه، به برنامه ريزي مجدد (تصحيح) مبادرت مي كنند يعني با تشخيص «فاصله وضع موجود با وضع مطلوب» يا تطبيق «عملكردها با اهداف» به تصحيح انحرافها مي پردازند به همين دليل گفته مي شود كه «كنترل با همه وظايف مديريت ارتباط دارد ولي ارتباط آن با فراگرد برنامه ريزي از اهميت ويژهاي برخوردار است» (رضائيان، 1380، ص 495). يكي از موضوعاتي كه امروزه به كرات مورد استفاده قرار مي گيرد اصطلاح مديريت بحران ميباشد كه نگرشي سنتي به مديريت بحران منفي بوده و با اين تعبير كه مدير بحران در انتظار خراب شدن كارها مي نشيند و پس از بروز تخريب سعي مي كند تا ضرر ناشي از خرابيها را محدود كند همراه بود ولي تعريف ديگري بتازگي از اين مفهوم شده است كه عبارت است از: مجموعه اي از طرحها و برنامه هاي عملي براي برخورد با تحولات احتمالي آينده در داخل سازمانها تنظيم شود و مديران بايد درباره اتفاقات احتمالي آينده بينديشند و آمادگي برخورد با رخدادهاي غير مترقبه را كسب كنند بنابراين مديريت بحران بر ضرورت پيش بيني منظم و كسب آمادگي براي برخورد با آن دسته از مسائل داخلي و خارجي كه به طور جدي شهرت، سودآوري يا حيات سازمان را تهديد ميكند، تأكيد دارد. مديريت بحران به منزله يك رشته علمي، بطور كلي در حوزة مديريت استراتژيك قرار مي گيرد و به طور خاص به مباحث كنترل استراتژيك مرتبط مي شود.
(رضائيان، 1380، ص 517).با توجه به مقدمات بالا در هر سازماني نياز به كنترل و لزوم آمادگي سازمان براي مواجهه با تهديدات آينده و استفاده از فرصتهاي آينده بسيار ضرورت دارد. گمرك جمهوري اسلامي ايران يكي از سازمانهائي است كه در حال حاضر بدليل پيوستن ايران به سازمان تجارت جهاني (WTO) داراي نقش بسيار خاصي مي باشد و لزوم موفقيت در اين نقش، بررسي نقاط ضعف و قوت سازمان و تهديدات و فرصتهاي محيطي و بر آن اساس، استراتژي مربوطه را ضرورت مي داند و براي اينكه گمرك بتواند به اهداف مورد نظر نائل شود و چون كه نيروي انساني به عنوان مهمترين منبع سازماني قلمداد مي شود كه ميتواند به عنوان يك مزيت رقابتي غير قابل جانشين ياد شود. تقريباً دو سال است كه نحوة ارزيابي عملكرد كاركنان گمرك تغيير كرده است كه قبلاً ارزيابي عملكرد بود. توسط بالا دست انجام ميشد و در حال حاضر توسط خود كارمند. حال مسئولين علاقمند به اين مسأله هستند كه آيا اين نظام جديد ميتواند نظام ضعف نقاط قبلي را پوشش دهد و اينكه همچنين بعنوان وسيله انگيزشي باعث انگيزش در كاركنان ميگردد زيرا اگر كاركنان بدانند كه بين تلاش ـ عملكرد ـ پاداش رابطهاي معقول وجود دارد همين عامل باعث انگيزش آنها در مسير انجام كار مي گردد و مي توان شاهد افزايش كارآيي و اثربخشي سازمان گمرك بود لذا اين تحقيق بصورت پيمايشي در ستاد گمرك ايران جهت بررسي نگرش كاركنان آن بخش نسبت به نظام فعلي گمرك صورت ميگيرد.
2-1- ضرورت تحقيق:
با توجه به اينكه كشور ما در آستانه پيوستن به سازمان تجارت جهاني مي باشند و نقش سازمان گمرك در اين ميان از اهميت ويژه اي برخوردار مي باشد لذا جهت آمادگي گمرك براي هر چه بهتر انجام دادن وظايف خويش ضروري است كاركنان گمرك كه به عنوان منبع سازمان شمرده مي شوند از قبل آماده شده باشند و بهترين روش براي بالا بردن كيفيت كاركنان، بهبود سيستم، ارزيابي عملكرد است كه با مشاهده و سنجش عملكرد كاركنان، نيازهاي سازماني، نيازهاي آموزشي و .... تعيين شده و مي توان در جهت رفع اين نيازها، برنامه هاي لازم را تدوين و اجرا كرد.
3-1- اهميت تحقيق:
در يك سازمان هر فرد براي پيشرفت و نيل به اهداف تعيين شده شغلي نياز به آگاهي از موقعيت خود دارد اين آگاهي موجب مي شود كه او از نقاط قوت و ضعف عملكرد و رفتار خود مطلع گردد و تمهيدات لازم را براي اثربخشي بيشتر كوششهايش به كاربرد. سازمانها نيز نياز به شناخت كارائي خود دارند تا براساس آن وضعيت نيروي انساني خود را بهبود بخشيد و بدين طريق بر حجم توليد و ارائه خدمات خود بيفزايند و در روند حركتهاي خود تحولات مثبت ايجاد كنند ارزشيابي كاركنان يكي از مؤثرترين ابزارهاي ارتقاء، كارآمدي، توانمندسازي و بهسازي نيروي انساني است ارزشيابي ابزاري است كه سازمانها و كاركنان را در تأمين اين نيازها كمك ميكنه اگر اين ابزارها بخوبي طراحي گردد و به نحو صحيح مورد استفاده قرار گيرد، تا وسيلة مناسبي براي تشويق، آموزش، بهسازي و بعضاً تنبيه كاركنان خواهد بود. ارزيابي شايستگي و لياقت كاركنان در رفتار و طرز اجراي وظايفشان، فرآيندي است جهت سنجش خصوصيات مختلف كاركنان و تخصصهاي آنها و نحوه اجراي وظايف مشاغل محوله به آنها و مقايسه كاركنان با يكديگر. ارزشيابي نحوه عملكرد كاركنان نشان مي دهد كه كارمند به نحو مطلوب وظايف محوله را كه طبق شرح شغل به او ابلاغ شد انجام داده است يا خير. از طريق ارزشيابي، نارسايي ها و نقاط ضعف خدمتي كاركنان تشخيص داده مي شود و از طريق هدايت و آموزش در رفع آنها اقدام مي گردد. ارزشيابي كاركنان به طرز صحيح و توأم با حسن نيت و بر مبناي شيوه هاي علمي، نه تنها كارمند را راضي نگاه خواهد داشت كه سرپرستان، رؤسا و مديران سازمان را به وضع كاركنان و نحوة فعاليت آنها آشنا مي كند و در نتيجه باعث ايجاد يك محيط كاري مطلوب و مناسب و با حسن تفاهم براي كاركنان و مديران مي شود. در عين حال ارزشيابي يك وسيله است به هدف. وسيلهاي است كه اگر به نحو صحيح به كار برده شود باعث ايجاد توسعه «ضوابط» بجاي روابط در امور اداري مي شود و تفاهم بين كاركنان و مديران را توسعه مي دهد و باعث ايجاد تصميمهاي منصفانه، صحيح و عادلانه درباره كاركنان مي شود. و اطلاعات حاصله از ارزشيابي در اكثر اقدامات استخدامي و كارگزيني از جمله: توضيحات، انتصابات و آموزش – اعطاي مزاياي مختلف شغلي و ديگر امور مشابه مفيد واقع مي شود (كاظمي، 1380، ص 242).
اين تحقيق سعي در بررسي نظام ارزشيابي عملكرد كاركنان و بررسي نقاط ضعف و قوت آن دارد تا بتواند با ارائه پيشنهادات لازم، زمينه را جهت طراحي و اجراي صحيح يك نظام ارزيابي مناسب آماده نمايد.
4-1- اهداف تحقيق:
1-4-1- هدف اصلي:
بررسي نگرش كاركنان ستاد گمرك نسبت به پايائي و اعتبار نظام فعلي ارزيابي عملكرد نيروي انساني.
اهداف فرعي:
1- شناسايي نقاط قوت و ضعف نظام فعلي ارزيابي عملكرد نيروي انساني
2- تعيين شاخصهاي مناسب جهت ارزيابي عملكرد نيروي انساني
3- بررسي مدلهاي مختلف ارزشيابي عملكرد كاركنان
2-4-1- سؤالات تحقيق:
آيا به نظر كاركنان ستاد گمرك ايران، سيستم ارزيابي عملكرد موجب تشخيص نيازهاي آموزشي كاركنان مي شود.
آيا به نظر كاركنان ستاد گمرك ايران، سيستم ارزيابي عملكرد موجب رعايت مصوبات قانوني مي شود.
آيا به نظر كاركنان ستاد گمرك ايران، سيستم ارزيابي در اخراج و انفصال از خدمت كاركنان مؤثر مي باشد؟
آيا به نظر كاركنان ستاد گمرك ايران، سيستم ارزيابي عملكرد در ترفيعات و انتقالات مؤثر مي باشد؟
آيا به نظر كاركنان ستاد گمرك ايران، سيستم ارزيابي عملكرد در تعيين حقوق و پاداش نقش مؤثري دارد؟
آيا به نظر كاركنان ستاد گمرك ايران، سيستم ارزيابي عملكرد موجب افزايش ارتباطات و بازخور مي شود.
5-1- فرضيات تحقيق:
به نظر كاركنان ستاد گمرك ايران، سيستم ارزيابي عملكرد بر تشخيص نيازهاي آموزشي كاركنان تأثير دارد.
به نظر كاركنان ستاد گمرك ايران، سيستم ارزيابي عملكرد بر رعايت مصوبات قانوني تأثير دارد.
به نظر كاركنان ستاد گمرك ايران، سيستم ارزيابي عملكرد بر اخراج و انفصال از خدمت كاركنان تأثير دارد.
به نظر كاركنان ستاد گمرك ايران، سيستم ارزيابي عملكرد بر ترفيعات و انتقالات تأثير دارد.
به نظر كاركنان ستاد گمرك ايران، سيستم ارزيابي عملكرد بر تعيين حقوق و پاداش نقش دارد.
به نظر كاركنان ستاد گمرك ايران، سيستم ارزيابي عملكرد بر افزايش ارتباطات و بازخور تأثير دارد.
6-1- واژگان تخصصي تحقيق:
ارزشيابي عملكرد: به فرآيند سنجش اندازه گيري عملكرد در دوره مشخص، به گونهاي كه انتظارات و شاخصهاي مورد قضاوت براي ارزيابي شونده شفاف و مشخص و به او ابلاغ شده باشد (طبرسا، 1377. ص 73).
7-1- متغيرهاي تحقيق:
1-7-1- متغيرهاي مستقل:
سيستم ارزيابي عملكرد
2-7-1- متغيرهاي وابسته:
نيازهاي آموزشي
رعايت مصوبات قانوني
اخراج و انفصال از خدمت
ترفيعات و انتقالات
ارتباطات و بازخور
3-7-1- متغيرهاي تعديل كننده:
سن
جنس
وضعيت تأهل
سابقه كار
سطح تحصيلات
سطح درآمد
8-1- محدوديتهاي تحقيق:
1- عدم دقت پاسخ دهندگان به سؤالات پرسشنامه
2- عدم همكاري در تكميل پرسشنامه
3- كمبود منابع و مقالات در مورد پايائي و ارزيابي نظام عملكرد
9-1- قلمرو تحقيق:
1-9-1- قلمرو موضوعي:
در اين تحقيق به بررسي نگرش كاركنان ستاد نسبت به پايائي و روائي نظام ارزيابي عملكرد گمرك پرداخته مي شود.
2-9-1- قلمرو زماني:
اين پژوهش در نيمه دوم سال 1384 انجام مي گيرد.
3-9-1- قلمرو مكاني:
اين پژوهش در ستاد گمرك جمهوري اسلامي ايران صورت گرفته است.
10-1- روش تحقيق:
تحقيق از نوع توصيفي پيمايشي است.
1-10-1- روش گردآوري اطلاعات و داده ها:
پرسشنامه
2-10-1- جامعه آماري:
كارشناسان ستاد گمرك ايران
1-1- بيان مسأله:
2-1- ضرورت تحقيق:
3-1- اهميت تحقيق:
4-1- اهداف تحقيق:
1-4-1- هدف اصلي:
2-4-1- سؤالات تحقيق:
5-1- فرضيات تحقيق:
6-1- واژگان تخصصي تحقيق:
7-1- متغيرهاي تحقيق:
1-7-1- متغيرهاي مستقل:
2-7-1- متغيرهاي وابسته:
3-7-1- متغيرهاي تعديل كننده:
8-1- محدوديتهاي تحقيق:
2-9-1- قلمرو زماني:
3-9-1- قلمرو مكاني:
10-1- روش تحقيق:
1-10-1- روش گردآوري اطلاعات و داده ها:
2-10-1- جامعه آماري:
3-10-1- روش نمونه گيري:
4-10-1- روش تجزيه و تحليل اطلاعات:
1-1-2- تاريخچه گمرك:
2-1-2- آشنايي با گمرك جمهوري اسلامي ايران:
ساختار اداري معاونت اداري
2-2- تحقيقات انجام شده در ايران و جهان:
1-2-2- تحقيقات انجام شده در ايران:
1-1-2-2- موضوع:
نتيجهگيري:
2-1-2-2- موضوع:
2-3- اهميت مديريت منابع انساني براي سازمانها:
3-3- وظايف مديريت منابع انساني:
1-3-3- اجزاي نظام مديريت نيروي انساني:
4-3-2- اهميت و فوائد ارزشيابي عملكرد:
4-3-2- مقاصد ارزشيابي عملكرد:
5-2- جايگاه ارزشيابي عملكرد در مديريت منابع انساني:
6-3-2- تاريخچه ارزيابي عملكرد:
7-3-2- تاريخچه ارزشيابي عملكرد در ايران:
7-3-2- طبقهبندي نظامهاي ارزشيابي عملكرد:
8-3-2- بررسي عوامل مورد ارزشيابي:
9-3-2- روشها و فنون ارزشيابي شايستگي كاركنان:
اندازه گيري توليد:
2- ميزان فروش:
3- آمار پرسنلي:
4- آزمونهاي عملكرد:
5- اندازه گيري عملكرد واحد هاي مختلف:
3-3-9-3-2- مقايسه زوجي:
10-3-2- محدوديتهاي ارزيابي:
14-4-10-3-2- سوگيري تمايل شخصي يا عدم تمايل شخصي:
16-4-10-3-2- خود شيريني:
12-3-2- ويژگيهاي نظام ارزيابي اثر بخش:
13-3-2- قابليت اعتماد Relibility:
14-3-2- عوامل مؤثر در پايايي آزمون:
15-3-2- اعتبار :
17-3-2- عوامل مؤثر بر روايي آزمونها:
18-3-2- مدل تحقيق:
منابع فارسي:
منابع لاتين:
ادامه مطلب: بررسی پایانی و روانی عملکرد نظام ارزیابی عملکرد نیروی انسانی