دانلود کار تحقیقی ماده 317 امور حسبی
- توضیحات
- دسته: سایر مطالب
- منتشر شده در 21 خرداد 1394
- نوشته شده توسط مدیر
- بازدید: 3092
فهرست مطالب
مقدمه
مبحث اول:كليات و تعريف
گفتار اول:اموال
گفتار دوم:آثار تقسیم اموال به منقول و غیر منقول
گفتار سوم:ویژگی های اموال غیر منقول
مبحث دوم:نحوه رسيدگي دادگاه به درخواست فروش ملک غيرقابل افراز
گفتار اول:بررسي نكاتي كه توسط ادگاه در اين موارد رعايت مي شود
گفتار دوم:فروش ملک مشاع غیر قابل افراز
مبحث سوم: شرايط فروش اموال غير قابل تقسيم در مزايده
گفتار اول: محل مزايده
گفتار دوم: زمان مزايده
گفتار سوم: آگهي مزايده
گفتار چهارم: دعوت از طرفين براي مزايده
گفتار پنجم: جلسه مزايده
نتيجه گيري
منابع و مراجع
مقدمه:
در ماده 317 قوانين امور حسبي داريم در صورتي كه مالي اعم از منقول يا غير منقول قابل تقسيم و تعديل نباشد ممكن است فروخته شده بهاي آن تقسيم شود. فروش اموال به ترتيب عادي به عمل مي آيد مگر آنكه يكي از ورثه فروش آن را به طريق مزايده درخواست كند.در اين تحقيق بر آن هستيم كه اين موضوع را مورد بررسي قرار دهيم و در اين رابطه در ابتدا به توضيحاتي كلي و تعاريف مي پردزيم و در مباحث بعدي به نحوه رسيدگي دادگاه به درخواست فروش ملک غيرقابل افراز و فروش ملک مشاع غیر قابل افراز و مسائلي در مورد مسائل مزايده در اين مورد مي پردازيم با اين اميد كه اين كار مورد توجه قرار گيرد.
مبحث اول:كليات و تعريف
گفتار اول:اموال
اموال جمع مال است و در لغت به معنی خواسته، املاک و اسباب، امتعه و کالا و ثروت وهرچیزی که در تملک کسی باشد، یا در تصرف و ید کسی باشد، گفته میشود. در اصطلاح مال عبارت است ازچیزی که ارزش اقتصادی داشته و قابل تقویم به پول باشد. بنابراین حقوق مالی مانند حق تحجیر و حق شفعه و حق صاحب علامت تجاری هم مال محسوب میشود. در اصطلاح حقوقی هر چیزی که انسان میتواند از آن استفاده کند وقابل تملک هم باشد، مال است. منقول هم در لغت به معنی جابه جا شده و نقل داده شده است. اموال منقول در اصطلاح حقوقی به اشیایی که نقل آن از محلی به محل دیگر ممکن باشد، بدون این که به خود یا محل آن خرابی وارد آید، گفته میشود. کلیه دیون، از قبیل قرض و ثمن مبیع و مال الاجاره عین مستأجره، از حیث صلاحیت محاکم در حکم منقول است، حتی اگر مبیع یا عین مستأجره از اموال غیر منقول باشد. اموال غیر منقول هم در اصطلاح حقوقی به مالی که از جایی به جایی قابل انتقال نباشد، مانند زمین و معدن، گفته میشود. اعم از این که استقرار آن ذاتی باشد یا بواسطه عمل انسان، به نحوی که نقل آن مستلزم خرابی یا نقص خود مال یا محل آن شود. یا مالی که منقول و قابل انتقال است، ولی به حکم قانون غیر قابل انتقال است. مانند مال منقولی که بر مال غیر منقولی نصب شده است، از قبیل بخاری دیواری و تابلوهای ثابت. همچنین مال منقولی که اختصاص به استفاده از مال غیر منقولی داده شده باشد. مانند حیوانات و اشیایی که مالک آن را برای عمل زراعت اختصاص داده باشد، از قبیل گاو و گاومیش و اسباب و ادوات زراعت، گفته میشود.
پس ضابطه اصلی در تشخیص مال غیر منقول و منقول، قابلیت و امکان حمل و نقل است. به این ترتیب که هرگاه مالی قابل حرکت دادن باشد، بی آنکه برای عین یا محل آن خرابی به بار آید، مال را منقول مینامند. برعکس، اگر مالی قابل نقل مکان نباشد، یا اگر در عمل نیز نقل آن ممکن شود، این تغییر موجب ویرانی وخرابی عین یا محل آن گردد، آن را غیر منقول میگویند. با وجود این، گاهی در اصطلاح قانون مدنی، غیر منقول به اموال قابل حمل و حتی حقوق مالی و منافع نیز گفته میشود. البته این تجاوز از قاعده استثنایی ومحدود به مواردی است که، قانونگذار بنابه مصالحی، اموال قابل حمل را به صراحت در حکم اموال غیر منقول قرار داده باشد. غیر منقول حکمی هم به مال غیر منقولی که قانون آن را محکوم به احکام و مقررات مال غیر منقول شناخته باشد، گفته میشود.
براي راهنمايي مي توانيد با يکي از موارد زير تماس بگيريد
ايميل :
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
(پشتيباني 24 ساعته)
تلفن تماس : 09104561172 (پشتيباني 24 ساعته)
دانلود فايل