دانلود پروژه توبه و تاثیر آن بر جرم (رشته حقوق)
- توضیحات
- دسته: سایر مطالب
- منتشر شده در 21 خرداد 1394
- نوشته شده توسط مدیر
- بازدید: 3124
فهرست مطالب
مقدمه
فصل اول: مباحث عمومي و مبنايي
تعريف توبه
تعريف لغوي
تعريف اصطلاحي توبه
احكام و شرايط توبه
شرايط پذيرش توبه
عدم پذيرش توبه اي از افراد
مشرف به موت
كفار
آثار توبه
آثار ثبوتي توبه
آثار اثباتي توبه
سقوط مجازات
قبول شهادت
عفو امام
كيفيت احراز توبه با ملاحظه قواعد عمومي
علم قاضي و توبه
توبه قبل از علم قاضي
توبه بعد از علم قاضي
مرور زمان و توبه
تبيين موضوع
فصل دوم: كيفيت توبه در مجازاتها
نقش توبه در حدود
توبه قبل از دستگيري و اثبات جرم
توبه بعد از اقرار به جرم
توبه بعد از اثبات جرم با شهادت شهود
زنا
لواط
مساحقه
شرب خمر
قوادي
سرقت
قذف
محاربه
توبه در تعزيرات
تعريف تعزير و اقسام آن
تعريف تعزير
تعريف لغوي تعزير
تعريف اصطلاحي تعزير
اقسام تعزير از نظر قانونگذار
تأثير توبه در سقوط مجازاتهاي تعزيري
بررسي فقهي تأثير توبه
مرتد
ساب النبي
ساحر
آكل الربا
زنديق
مكتسل الصلوه
بررسي مواد قانوني ناظر به توبه در تعزيرات
توبه در جرايم عليه امنيت داخلي و خارجي موضوع مادة512
توبه در جرايم عليه آسايش عمومي موضوع ماده 521
تأثير توبه در جرايم منجر به قصاص و ديات
تأثير توبه در جرايم منجر به قصاص
تأثير توبه در جرايم منجر به ديات
نتيجهگيري و پيشنهاد
فهرست منابع
مقدمه
اگر بگويم قدرت و ريشة توبه، همپاي پاي گذاري آدمي بر روي كره خاكي است و عمري به درازاي حيات بشري دارد ميتوان ادعا كرد، قلم را به مبالغه نياوردهايم. توبه را نه تنها از ديدگاهي صرفاً ديني و مذهبي، بلكه از منظر انساني و عرفي نيز ميتوان به نظاره نشست. چرا كه آدمي در گذرگاه زمان با صرف نظر از جامعهاي كه به آن تعلق دارد و با قطع نظر از آداب و رسوم «سنتها» اعتقادات و گرايشات فردي و اجتماعي عدول و احتراز و حتي انزجار از آنچه گذشته است و دوري از آنچه كه با ارزيابي و سنجشهاي آدمي در حال انطباق نمييابد، امري بديهي و واقعيت مكرر است. از سوي ديگر بازسازي جامعه بر مبناي معيارهاي اسلامي و انساني بدون بازسازي رفتار و شخصيت اعضاي آن و بدون تربيت و اصلاح افراد امري غيرممكن و دور از واقعيت به نظر ميرسد. در قلمرو اجتماع، با اشخاصي كه بر مبناي ارزشهاي غلط تربيت شده و با آن خو گرفته اند، نمي توان جامعهاي سالم بنا كرد، لذا آمادگي و قابليت و سلامت افراد از شرايط اوليه يك اجتماع سالم است. توبه ميتواند به عنوان بهترين روش در جهت نظارت بر خود و بازسازي خويش بر مبناي ارزشهاي الهي و انساني ايفاي نقش نمايد و شخصيت و رفتار انسان را طوري تغيير دهد كه دگربار به سمت گناهان سوق پيدا نكند و همين امر در نهايت به اصلاح و تربيت فرد كه هسته اوليه اصلاح ساختار جامعه است منجر شود.
فصل اول
مباحث عمومي و مبنايي
تعريف توبه
تعريف لغوي
توبه از ماده «توب» ميباشد: «توب»، «توبه» «متاب» همه به معني رجوع و برگشتن ميباشد. در قاموس و صحاح و اقرب الموارد ، قيد معصيت را اضافه كرده و گفتهاند: رجوع از معصيت ولي رجوع مطلق صحيح است زيرا اين درباره خداي تعالي نيز بكار رفته و در او رجوع از معصيت معني ندارد. معناي توبه در زبان فارسي اگر چه تفاوتي با معناي توبه در زبان اصلي خويش ندارد ولي با عنايت به تواناييها و چگونگي دستور زبان فارسي مشتقات بسياري از آن در فارسي ساخته و امروزه كاربرد بيشماري دارند. مصادر مركبي چون «توبه دادن» «توبه شكستن» «توبه كار» «توبه كردن» از آن جملهاند. در اين زبان از همين ريشه حاصل مصدر «توبهگري» و «توبه كاري» به كار برده ميشود.
در شعر و ادب عرفاني فارسي زبانان توبه از واژههاي پربسامدي است كه در آثار ادباء و شعراء از قرون نخستين تا امروز جلوه مي نمايد.
تعريف اصطلاحي
بر اساس تعريفي كه از توبه به عمل آمده است توبه عبارت است از «بازگشت از گناه و پشيمان شدن از نافرماني خدا» اركان اصلي آن سه چيز است: 1) علم به اينكه در گذشته نافرماني خدا نمود. 2) پشيمان شدن از آن عمل 3) تصميم به ترك آن در آينده و جبران گذشته. ترمينولوژي توبه را به ندامت از گناه دانسته است. بديهي است صحبت از گناه و نافرماني خدا و پرداختن به موضوعاتي نظير آثار ثبوتي گناه مثل عذاب اخروي و . . . در علم حقوق شايد وجهي نداشته باشد. با اين همه مشاهده كرديد در تعاريف فوق از چنين واژه ها و عباراتي استفاده شده است كه نشان دهندة تأثيرپذيري حقوق وضعي از حقوق اسلامي در اين مورد است.
احكام و شرايط توبه
شرايط پذيرش توبه
در اين زمينه روايات وارده از پيامبر اكرم (ص) و ائمه طاهرين (ع) به صورت روشني به بيان اركان و شرايط توبه مي پردازد و به تفضيل آن را بيان ميكند. پيامبر اكرم (ص) ميفرمايد:
«توبه كننده بايد اثر توبه را آشكار كند كه در غير اين صورت تائب نخواهد بود. اين آثار عبارتند از:
ا)راضي ساختن دشمن و كساني كه با آنها در حال نزاع و درگيري باشد 2) اعاده نمازهاي فوت شده 3) تواضع بين مردم 4) دوري از شهوات 5) روزه گرفتن.
به نظر ميرسد چهار مورد ذكر شده در حديث شريف مصاديق اصلاح عمل و عمل صالح باشد كه به كرات در آيات فريضه از شرايط پذيرش توبه و صحت آن شمرده است.
در روايات ديگري اميرالمومنين عليه اسلام استغفار را از درجه عليين دانسته و براي آن 6 مرحله بر ميشمارد،1) پشيماني بر گذشته 2) تصميم هميشگي بر عدم بازگشت به گناهان 3) اداي حقوق مردم 4) اداي فرائض و واجبات فوت شده 5) گوشتهايي كه از راه گناه روييده است به حزن و اندوه آب كند بگونهاي كه پوست به استخوان بچسبد و دگر بار گوشت در بين آنها برويد. 6) همچنان كه حلاوت و شيريني كاذب معصيت و گناه را به تنش چشانده، همانگونه نيز الم و سخني طاعت را بر تنش بچشاند. در اين هنگام ميتواني بگويي، استغفرالله.
عدم پذيرش توبه اي از افراد:
گفته شده قبول توبه فضلي است الهي و خداوند بواسطة فضل و رحمت خويش آن را نسبت به افرادي كه داراي تمامي شرايط توبه صحيح باشند دريغ نميكند و آن هنگام كه تائب، موفق به انجام توبهاي حقيقي گردد، خداوند توبهاش را ميپذيرد.
در قرآن كريم، خداوند در آياتي، وعيد عدم پذيرش توبه دو دسته از افراد را داده و نسبت به آنان انذار كرده است . ظاهراً اين «عدم قبولي» كاشف از عدم انجام توبهاي واقعي از سوي دو دسته مذكور و نبود تمامي شرايط توبه صحيح در آنهاست.
مشرف به موت
در سورة نساء آمده است، «و ليست التوبه للذين يعملون السيئات حتي الذا خصر احدهم الموت قال اني تبت الان . . .» در تفسير الميزان ذيل آيه مذكور اينگونه آمده: «وقتي گناهكار به مرگ خود نزديك مي شود- در اثر ديدن و زو و بال اعمال ننگين از كردة خويش پشيمان ميشود و از آنچه كرده بيزاري ميجويد. اما ندامت به سبب حقيقت ندامت نيست و از طبيعت و هدايت فطرتش نادم نشده، بلكه حيلهاي است كه نفس شرير و حيله گرش براي نجاتش انديشيده به دليل آنكه اگر فرضاً از آن و بال مخصوص نجات يابد و مثلاً مرگش فرا نرسد و بيماريش بهبود يابد دوباره به همان لجاج و عنادش و به همان اعمال زشتش برميگردد»بايد اين نكته را توجه نمود كه اصولاً هيچ عملي بعد از رويت مرگ و در حالت احتضار به تصريح خداوند در قرآن قبول نميشود و مورد منحصر در عدم قبولي توبه نيست به اين آيه توجه كنيد: «يوم ياتي بعض آيات ربك لاينفع نفساً ايمانها» در اين آيه خداوند مي فرمايد: «ايمان كساني را كه در دنيا و در حالت اختيار ايمان نياوردهاند در روز رستاخيز نميپذيرد و يا در آية « و انفقوا من ما رزقناكم من قبل اين ياتي احدكم الموت» از مفهوم آيه فهميده ميشود كه صدقه هنگام رويت مرگ مفيد فايده نيست. بطور كلي از آيات مذكور استفاده ميشود كه هنگام مشاهده مرگ و عذاب الهي نه پشيماني فضيلت است و نه ايمان موجب تكامل، و نه صدقه وسيله تقاخر، در اين حالت هر عملي بلاثر است و بي فايده.
كفار
گروه ديگري كه خداوند عدم غفران را متوجه آنان نموده است مشركان هستند و قابل ذكر اينكه لحن خطاب در اين آيات بسيار شديد تر از دسته اولي ميباشد.
« ان الذين كفروا بعد ايمانهم ثم از داد و كفروا لن تقبل توبتهم و اولئك هم الظالمون»
براي راهنمايي مي توانيد با يکي از موارد زير تماس بگيريد
ايميل :
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
(پشتيباني 24 ساعته)
تلفن تماس : 09104561172 (پشتيباني 24 ساعته)
دانلود فايل