دانلود کار تحقیقی بررسي نحوه رسيدگي به شكايات مولفان و هنرمندان در حقوق ايران
- توضیحات
- دسته: سایر مطالب
- منتشر شده در 21 خرداد 1394
- نوشته شده توسط مدیر
- بازدید: 2815
فهرست مطالب
مقدمه:
مبحث اول:تعاريف و كليات
گفتار اول: مالكيتهاي ادبي و هنري
گفتار دوم: حمايت از مالكيت ادبي و هنري
مبحث دوم:راه هاي مختلف تجاوز به حقوق پديد آورنده
گفتار اول:راه هاي مختلف تجاوز به حقوق مادي پديدآورنده
گفتار دوم:راه هاي مختلف تجاوز به حقوق معنوي پديدآورنده
گفتار سوم:ضمانت اجراي مدني
مبحث سوم:نحوه رسيدگي به شكايات
گفتار اول:اشكال مجازات
گفتار دوم:اعمال مجازاتهاي مدني و كيفري
1ـ حبس تاديبي
2ـ جبران خسارت
3ـ درج مفاد حكم دادگاه داير بر محكوميت متجاوز در يكي از روزنامه ها.
4ـ جلوگيري از نشر و پخش و عرضه آثار مورد شكايت و ضبط آن.
گفتار سوم:نحوه رسيدگي به شكايات
گفتار چهارم:اعتراض در ديوان عدالت اداري
نتيجه گيري:
منابع و مراجع:
مقدمه:
هر شخصي كه مبادرت به نوشتن كتاب يا مقاله يا سرودن شعري مي كند و يا يك طرح يا پروژه علمي و تحقيقاتي جديد تنظيم مي كند يا به هنري دسترسي مي يابد كه در نتيجه آن اثر نويني خلق مي شود. براي مثال خلق يك تابلوي نقاشي و امثال آن؛ بدون ترديد خود او مالك آفرينشهاي فكر و خلاقيتهاي ذهني اش مي باشد. به سخن ديگر همان طور كه هر كسي مي تواند مالك اموال و دارايي هاي قابل لمس و مادي خود شود، همانند اثاثيه، اتومبيل، خانه و يا هر اشيا ديگري كه در اطراف ما يافت مي شود همان طور نيز مي تواند مالك آثاري گردد كه از راه دانش يا هنر يا ابتكار او ايجاد مي شود. حق تاليف، حق تصنيف و غير آن از اين قبيل است. بنا بر اين اگر توليد يك اثر علمي يا هنري داراي منافع اقتصادي باشد فقط صاحب آن يعني مولف، مصنف يا هنرمند مي تواند از منفعت آن استفاده نمايد.وقتي كسي كتابي را به رشته تحرير در مي آورد و آن كتاب منتشر مي گرددو در اختيار همگان قرار مي گيرد نام او به عنوان نويسنده كتاب، درج مي شود تا از حقوق معنوي او حمايت شده باشد. به علاوه او مي تواند از حق مالي انتشار كتاب نيز بهره مند گردد مگر اين كه حقوق مالي ناشي از اثر خود را به ديگري واگذار نموده باشد. اما هميشه حق معنوي او كه ذكر نام او در اثر علمي اش مي باشد كه بايستي به عنوان حق هميشگي او در نظر گرفته شود و طبق قانون هيچ كس حق تعرض به آن را ندارد همان گونه كه هيچ كس نمي تواندبه ساير اموال و داراييهاي ديگري تجاوز كند بدون ترديد مولفان، مصنفان و هنرمندان؛ طلايه داران فرهنگ و تمدن هر كشورند. از اين رو لازم است با ارج گذاري و قدرشناسي از تلاشها و خلاقيتهاي آنان، آثار و آفرينه هاي آنها مصون از تعرض باقي بماند و قوانين و مقرراتي كه قدرت حاكم براي حمايت از حقوق پديدآورنده وضع نموده است به مرحله اجرا درآيد.توسعه تكنولوژي جهان امروز؛ حقوق پديدآورندگان را در معرض آسيبي جديد قرار داده است بنابراين قدرت عمومي بايد با استفاده از راهكارهاي مختلف؛ مولفان، مصنفان و هنرمندان كشور را ياري رساند و راه هاي مختلف تجاوز به حقوق آنان را سد نمايد.
مبحث اول:تعاريف و كليات
گفتار اول: مالكيتهاي ادبي و هنري
درباره اين نوع از مالكيتهاي اتحاديهاي مشهور به اتحاديه برن درباره مالكيت ادبي و هنري بر اساس عهدنامه چند جانبه سال 1886 ميلادي ايجاد گرديده است. اين عهدنامه براي آخرين بار در سال 1971 ميلادي در پاريس تجديدنظر شده است. البته جمهوري اسلامي ايران تا اين زمان بنا به ملاحظاتي به آن ملحق نگرديده و به جاي آن براي حمايت از اين نوع مالكيتها به گزاردن قوانيني خاص تحت عنوان قانون حمايت از حقوق مولفان و متخصصان و هنرمندان در ديماه 1348 و قانوني ديگر تحت عنوان قانون ترجمه و تكثير كتب و نشريات و آثار صوتي مصوب ديماه 1352 اقدام كرده است.
اين قوانين بر حسب ظاهري داراي جنبه حقوقي داخلي است ولي مندرجات ماده 4 قانون سال 1348 با اين عبارت كه «حقوق پديدآورنده محدود به زمان و مكان نيست و غير قابل انتقال است» نشان دهنده ارزش بينالمللي آن است.
در مورد شمول اين قوانين به بيگانگان در ايران، ابتدا بايد اين نكته بررسي شود كه آيا بيگانگان در ايران از حق مالكيت ادبي و هنري ميتوانند بهره مند شوند يا نه؟ در زاين باره بايد خاطر نشان ساخت كه اين نوع حقوق از زمره حقوق مدين تلقي ميگردند. بنابراين با در نظر گرفتن مندرجات ماده 961 قانون مدني ايران و اين كه به موجب آن ماده حق تمتع بيگانگان از حقوق مدني در ايران، اصل و محروميت آنها از آن بصورت استثناء ميباشد و در اين باره نسبت به آنها از سوي قانونگذار محروميتي در نظر گرفته نشده است. فلذا در تمتع آنها از اين حقوق در ايران ترديدي وجود ندارد.
نكته ديگر در همين زمينه اين احتمال است كه ممكن است در حقوق كشور متبوع بيگانه در اين زمينه حقي براي آنها شناخته شده باشد و آن حق در حقوق ايران ديده نشود. در اين باره نيز ميتوان گفت جز در مواردي كه اعمال آنها در ايران مخالف با نظم عمومي باشد، مانعي در تمتع بيگانه از آن در ايران بنظر نميرسد.
در مورد اين نوع حقوق براي تمتع بيگانگان بطور معمول شرط رفتار متقابل در نظر گرفته ميشود. چنان كه در حقوق فرانسه اين خود بودن بيگانگان از آن ضوابط رفتار متقال گرديده است. در حقوق ايران وجوه اين شرط محل ترديد است. با اين حال، به نظر ميرسد با در نظر گرفتن جهان بين المللي قضيه و ضرورت حفظ منافع ملي در روابط بينالمللي دادگاههاي ايران ميتوانند تمتع بيگانگان را در ايران منوط به رفتار متقابل نمايند.
بايد توجه داشت كه اين حق از حقوق عيني است. به بيان ديگر حق پديدآورندگان چنين آثاري نسبت به اثر خود حق عيني است. بنابراين قاعده تعارض قوانين در مورد آن، در اصل بايد همان قاعده محل وقوع باشد. ولي در مورد آثار ادبي و هنري، تعيين محل اثر به آساني ممكن نيست.
در اين مورد بايد ميان آثار منتشر شده و آثار منتشر نشده قائل به تفكيك شد. آثاري كه انتشار يافتهاند. محل حق ميتواند محلي باشد كه اثر در آنجا زودتر از جاهاي ديگر انتشار يافته است. زيرا در اين محل است كه همگان از وجود آن براي نخستين بار آگاه ميشوند، و همين آگاهي مقدمهاي براي انتشار آن در جاهاي ديگر ميگردد. بنابراين، كشور اصلي اثر، كشوري است كه اثر در آنجا ابتدا نشر يافته و حقوق آن كشور است كه در تعيين حقوق صاحب اثر مؤثر ميباشد.
درباره تأثير حقوق كشور اصلي در ميزان حقوق صاحب اثر رويه قضايي در فرانسه ديده ميشود كه در مورد اثري كه ابتدا در كشور خارجي منتشر شده، تقليد، مصداق ندارد. مگر آنكه در آن كشور براي دارنده حق ، قانوناً در اين باره حقي كه محروم كننده ديگران از آن باشد، شناخته شده باشد.
از حيث حمايت از اثر، بموجب نبد 4 ماده 5 كنوانسيون برن، اين حمايت متعلق به كشوري است كه حمايت خود را نسبت به آن اعلام داشته است.
مدت حمايت از اثر نيز تابع قانون همان كشور است مگر آنكه در قانون كشور اصلي اين مدت كمتر تعيين شده باشد كه در اين صورت قانون كشور اخيرالذكر حاكم است. در صورت انتشار همزمان و در چند كشور، حقوق كشوري كه كمترين مدت را براي حمايت از اثر در نظر گرفته ، حاكم ميباشد.
در اينجا بايد توجه داشت كه در مورد آن دسته از آثار كه معمولاً نشر و انتشار بكار نميرود، و بجاي اين الفاظ: كلماتي همچون اجراء، پخش، نمايش و امثال آن استفاده ميشود نيز وضعيت همانند نشر ميباشد. بدين معنا كه درباره اينگونه آثار بجاي اولين نشر ميتوان اولين اجرا اولين پخش يا اولين نمايش و غيره را نام برد كه بالطبع قانون حاكم نيز همچنين نحو شناخته خواهد شد.
و اما در مورد آثاري كه انتشار نيافتهاند: ميتوان قانون كشور متبوع پديدآورنده (مولف) را حاكم دانست. چنان كه در بند 4 ماده 5 كنوانسيون برن نيز همين ترتيب در نظر گرفته شده است.
البته توجيه چنين حكمي اين است كه آثار ادبي و هنري زايده شخصيت پديد آورنده خود ميباشند و بطور مستقيم از آن ناشي ميشوند و آن جدا نيستند. و بنابراني مادام كه انتشار نيافتهاند، جنبه شخصي آنها بطور كامل محفوظ است. ولي پس از انتشار از آن شخصيت جدا ميشوند و اشخاص ثالث را نيز در شعاع خود ميگيرند. به اين جهت اين محل را محل حقوق عيني راجع به آن ميدانند.
براي راهنمايي مي توانيد با يکي از موارد زير تماس بگيريد
ايميل :
این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید
(پشتيباني 24 ساعته)
تلفن تماس : 09104561172 (پشتيباني 24 ساعته)
دانلود فايل